فهرست مطالب
قاتلان سریالی در برابر قاتلان دسته جمعی
بعضی می گویند جک چاک دهنده قرن نوزدهم مترادف با جیمز هلمز، تیرانداز سینمای آرورا، کلرادو است. هر دو قاتل هستند، درست است؟ با این حال، این دو قاتل در دو دسته قاتل کاملاً متفاوت قرار می گیرند. جک چاک دهنده، یک فرد ناشناس، بدنام به قتل چند زن در محله های فقیر نشین قرن نوزدهم لندن، یک قاتل زنجیره ای است. جیمز هلمز با شلیک گلوله دوازده نفر را کشت و پنجاه و هشت نفر دیگر را در سینمای کلرادو مجروح کرد و او را به یک قاتل دسته جمعی تبدیل کرد. اعداد و زمان بندی فاکتورهای مهمی هستند.
قاتل زنجیره ای به طور متعارف به فردی گفته می شود که سه یا چند نفر را در یک دوره زمانی بیش از یک ماه به قتل می رساند، با فاصله زمانی بین قتل ها "سرد شدن". برای یک قاتل زنجیره ای، قتل ها باید رویدادهای جداگانه ای باشند که اغلب توسط یک هیجان روانی یا لذت انجام می شود. قاتلان سریالی اغلب فاقد همدلی و احساس گناه هستند و اغلب به افرادی خود محور تبدیل می شوند. این ویژگیها قاتلان زنجیرهای خاصی را به عنوان روانپرستان طبقهبندی میکنند. قاتلان سریالی اغلب از "نقاب عقل" استفاده می کنند تا تمایلات روانی واقعی خود را پنهان کنند و عادی و حتی جذاب به نظر برسند. بارزترین نمونه از یک قاتل زنجیره ای جذاب، تد باندی است که جراحتی را جعل می کند تا برای قربانیانش بی ضرر به نظر برسد. تد باندی به عنوان یک قاتل زنجیره ای سازمان یافته طبقه بندی می شود. او به طور روشمند قتل خود را برنامه ریزی کرد وبه طور کلی قربانی خود را برای چندین هفته قبل از ارتکاب جرم تحت تعقیب قرار داده است. تخمین زده می شود که او بین سال های 1974 تا 1978 قبل از دستگیری نهایی، سی قتل انجام داد. قاتلان زنجیره ای مانند تد باندی به عنوان سازماندهی شده و با انگیزه روانی برای ارتکاب قتل شناخته می شوند، که آنها را از قاتلان دسته جمعی که به نظر می رسد در یک زمان به طور تصادفی می کشند، جدا می شود.
قاتلان سریالی در مقابل قاتلان دسته جمعی
قاتلان دسته جمعی افراد زیادی را به طور همزمان در یک مکان می کشند. به استثنای برخی موارد، بسیاری از قتلهای دسته جمعی با مرگ عاملان، چه با خودزنی و چه توسط اجرای قانون، به پایان میرسد. به گفته دکتر مایکل استون، استاد روانپزشکی در کلمبیا، قاتلان دسته جمعی عموماً افرادی ناراضی هستند و مهارت های اجتماعی ضعیف و دوستان کمی دارند. به طور کلی، انگیزه قاتلان دسته جمعی کمتر از انگیزه قاتلان زنجیره ای آشکار است. به گفته استون، 96.5 درصد از قاتلان دسته جمعی مرد هستند و بیشتر آنها از نظر بالینی روان پریشی نیستند. قاتلان دسته جمعی به جای اینکه مانند اکثر قاتلان زنجیره ای یک روانپزشک باشند، افرادی پارانوئید با اختلالات رفتاری یا اجتماعی حاد هستند. مانند قاتلان زنجیره ای، قاتلان دسته جمعی نیز تمایلات روانی مانند ظالم، دستکاری و بی رحم بودن را نشان می دهند. با این حال، اکثر قاتلان دسته جمعی افراد ناسازگار اجتماعی یا افراد تنها هستند که توسط یک رویداد غیرقابل کنترل ایجاد می شوند.
قاتلان زنجیره ای و قاتلان دسته جمعی اغلب موارد مشابهی را نشان می دهند.ویژگی های دستکاری و عدم همدلی آنچه این دو را متمایز می کند، زمان و تعداد قتل ها است. قاتلان زنجیره ای در یک دوره زمانی طولانی و اغلب در مکان های مختلف مرتکب قتل می شوند، در حالی که قاتلان دسته جمعی در یک مکان و یک چارچوب زمانی قتل می کنند.
همچنین ببینید: تیراندازی شمال هالیوود - اطلاعات جنایی