دشمنان عمومی - اطلاعات جنایت

John Williams 06-08-2023
John Williams

بر اساس کتاب برایان بارو دشمنان عمومی: بزرگترین موج جنایت آمریکا و تولد اف بی آی 1933-1934 ، فیلم دشمنان عمومی (2009) به کارگردانی مایکل مان، افسانه گانگستر جان دیلینگر و تلاش های اف بی آی برای سرنگونی او را به تصویر می کشد. در این فیلم اقتباسی جانی دپ در نقش دیلینجر و کریستین بیل در نقش مامور ملوین پورویس، مردی که جی. ادگار هوور برای مقابله با دیلینجر و گروهش منصوب کرده بود، بازی می‌کند. بر اساس یک داستان واقعی، دشمنان عمومی زندگی جان دیلینگر را که در طول سال ها اسطوره ای شده است را دنبال می کند. از دوران کودکی شکسته و دزدی از بانک گرفته تا قتل و فرار از زندان، جسارت محض دیلینجر همچنان رسانه ها و افکار عمومی را به خود جلب می کند. شاید این فتنه در ناشناخته ها باشد. علی‌رغم گزارش‌های متعدد و تحقیقات تاریخی، بسیاری از موارد نامشخص باقی مانده است: او چگونه همه چیز را به پایان رساند؟ چگونه دوبار از زندان فرار کرد؟ چگونه او برای مدت طولانی از اف بی آی فرار کرد؟ و چرا او این همه کار را انجام داد؟ تئوری های توطئه فراوان است. برخی از علاقه مندان به جرم و جنایت معتقدند که هوور و اف بی آی جدیدش هرگز به دیلینجر شلیک نکردند و در واقع مرگ او را صحنه سازی کردند. واشنگتن پست کتاب بارو را به عنوان "داستانی وحشیانه و شگفت انگیز..." توصیف می کند، اما بارو اولین نویسنده ای نیست که شیفته داستان منحصر به فرد دیلینجر شده است. چندین کتاب و فیلم در مورد زندگی دیلینجر قبل از Public Enemies منتشر شده است که مطمئناً اینگونه نخواهد بود.حمل.

همچنین ببینید: شواهد خون: تجزیه و تحلیل الگوی لکه خون - اطلاعات جرم

و سپس یافته های کالبد شکافی وجود داشت که مبهم بود. تجزیه و تحلیل پزشکی قانونی قربانی نشان داد که او دارای الگوهای قلاب‌زنی روی گردنش است که به دلیل شلیک از فاصله نزدیک است، و زمانی که نویسنده جی رابرت نش در سال 1970 بازسازی صحنه جرم را انجام داد، نشان داد که دیلینجر باید در وضعیت مستعدی قرار داشته باشد. وقتی به او شلیک شد این نشان می‌دهد که دیلینگر به نوعی با زمین برخورد کرده و بی‌دفاع بوده است. (توجه: نش یک بازپرس صحنه جرم و یا پزشکی قانونی آموزش دیده یا دارای مجوز نیست و مبانی یافته های او به صورت علمی ارجاع یا تایید نشده است). چندین تناقض فیزیکی نیز وجود داشت. جای زخم روی صورت دیلینگر در کالبد شکافی وجود نداشت، که می‌توانست نتیجه یک عمل جراحی پلاستیک موفقیت آمیز باشد، اما پدر دیلینجر با مشاهده قربانی، فریاد زد که این پسر او نیست. نمای نزدیک صورت جسد مجموعه کاملی از دندان های جلویی را نشان می داد، با این حال، از طریق عکس های مستند مختلف و سوابق دندانپزشکی مشخص شد که دیلینجر ثنایای جلوی راست خود را از دست داده است. چشمان قهوه ای جسد نیز با چشمان دیلینجر که ظاهراً چشمان خاکستری داشت، مطابقت نداشت. در نهایت، بدن نشانه هایی از برخی بیماری ها و بیماری های قلبی را نشان داد که با سوابق پزشکی قبلی و سطح فعالیت دیلینگر ناسازگار بود.

همچنین ببینید: سرویس تحقیقات جنایی نیروی دریایی (NCIS) - اطلاعات جنایی

اما بدن توسط جان دیلینگر به طور مثبت شناسایی شد.خواهر با دیدن یک اسکار مشخص روی پایش. علاوه بر این، اثر انگشت‌های بدست‌آمده از قربانی نیز کیفیت پایینی داشتند، زیرا دیلینجر تلاش کرده بود اثر انگشت‌های او را با سوزاندن آنها با اسید پاک کند، اما ویژگی‌های سازگار با اثر انگشت شناخته شده دیلینگر را نشان داد. تغییر رنگ چشم را می توان از طریق تغییرات رنگدانه پس از مرگ در چشم نیز توضیح داد.

اگر دیلینجر موفق می شد از آسیب پذیری FBI سوء استفاده کند و بار دیگر از مرگ فرار کند، مطمئناً این بزرگترین فرار او خواهد بود. . اما، این تئوری‌های توطئه به طور گسترده پذیرفته نشده‌اند و در میان گروه کوچکی از افراد غیر از مجریان قانون و مجامع علمی وجود دارد.

آخرین.

اوایل زندگی و خانواده

دیلینگر که در 22 ژوئن 1903 در خانواده ای متوسط ​​در ایندیاناپولیس، ایندیانا متولد شد، در چهار سالگی تراژدی را تجربه کرد. وقتی مادرش فوت کرد اندکی پس از آن، پدرش خانواده را به مزرعه کوچکی در مورسویل، ایندیانا نقل مکان کرد. او به زودی دوباره ازدواج کرد. پدر دیلینگر از همسر جدیدش چندین فرزند داشت و تربیت دیلینگر عمدتاً به عهده خواهر بزرگترش بود. بر اساس گزارش ها، دیلینجر از نامادری خود متنفر بود و تنبیه بدنی پدر خشن خود را تحمل کرد. در سال 1923، دیلینجر به نیروی دریایی ملحق شد اما به سرعت از آن خسته شد و در نهایت فرار کرد. او به ایندیانا بازگشت و به دوستان و خانواده گفت که مرخص شده است. مدت کوتاهی پس از بازگشت، او با بریل هوویوس 17 ساله ازدواج کرد. او در آن زمان 21 سال داشت. این ازدواج تنها دو سال به طول انجامید.

مقدمه ای بر جنایت

پس از پایان ازدواجش، دیلینگر به ایندیاناپولیس نقل مکان کرد و با اد سینگلتون، سابقاً آشنا شد. محکوم در حین کار در یک فروشگاه مواد غذایی دیلینگر جوان و تأثیرپذیر زیر بال سینگلتون گرفتار شد و او را در اولین سرقت خود همراهی کرد: یک انبار مواد غذایی خراب. دیلینگر پس از درگیری با مالک در حین سرقت و بیهوش کردن او، با تصور اینکه مالک مرده است از صحنه گریخت. با شنیدن صدای شلیک تفنگ دیلینجر در حین نزاع، سینگلتون وحشت کرد و با ماشین فرار کرد.دیلینجر سرگردان بدون هیچ راهنمایی قانونی، دیلینگر گناهکار خود را پذیرفت و به 10 سال زندان محکوم شد. سینگلتون نیز که دستگیر شد فقط 5 سال زندان داشت. دیلینجر از دوران زندان خود برای استراتژی و برنامه ریزی انتقام خود از سیستم قضایی استفاده کرد. با حذف یک سال از محکومیت خود به دلیل رفتار خوب، در سال 1933، چهار سال پس از شروع رکود بزرگ، با آزادی مشروط آزاد شد. زمانی که دیلینگر در زندان بود، از دزدان باتجربه بانک یاد گرفت و برای آینده ای در جنایت آماده شد. در عرض یک هفته پس از خروج از زندان، او باندی را تشکیل داد و شروع به اجرای نقشه هایی برای ارسال اسلحه برای دوستانش در زندان ایالتی ایندیانا برای فرار کرد. با این حال، در روز تعطیلات برنامه ریزی شده از زندان، در 22 سپتامبر 1933، پلیس بر اساس یک خبر به خانه قدیمی ای که دیلینجر و گروه تازه طراحی شده اش در آن محل اقامت کرده بودند، یورش بردند. دیلینجر دوباره دستگیر شد. او بلافاصله به زندان شهرستان آلن در لیما، اوهایو منتقل شد. این دستگیری فقط وفاداری دیلینجر به دوستانش را ثابت کرد و آنها سریعاً لطف کردند. دوستان دیلینجر در لباس افسران پلیس به داخل زندان رفتند و او را از پا درآوردند.

سرقت های بانک

همه گفته شد، دیلینجر در طول سرقت از بانک خود بیش از 300000 دلار جمع آوری کرد. حرفه. از جمله بانک هایی که او سرقت کرد عبارتند از:

  • 17 ژوئیه 1933 – بانک تجاری در دیلویل، ایندیانا – 3500 دلار
  • 4 اوت 1933 – بانک ملی مونپلیه در مونپلیه، ایندیانا –6700 دلار
  • 14 آگوست 1933 – بانک بلوفتون در بلوفتون، اوهایو – 6000 دلار
  • 6 سپتامبر 1933 – بانک ایالتی خیابان ماساچوست در ایندیاناپولیس، ایندیانا – 21،000 دلار
  • اکتبر، ، 1933 - Central Nation Bank and Trust Co. در Greencastle, Indiana - $76,000
  • 20 نوامبر 1933 - American Bank and Trust Co. در Racine, Wisconsin - $28,000
  • 13 دسامبر 1933 - یونیتی تراست و بانک پس انداز در شیکاگو، ایلینوی – 8700 دلار
  • ژانویه، 15، 1934 – اولین بانک ملی در شرق شیکاگو، ایندیانا – 20،000 دلار
  • 6 مارس 1934 – بانک ملی اوراق بهادار و شرکت اعتماد در سیوکس فالز، داکوتای جنوبی – 49500 دلار
  • 13 مارس 1934 – اولین بانک ملی در میسون سیتی، آیووا – 52000 دلار
  • 30 ژوئن 1934 – بانک ملی بازرگانان در ساوث بند، ایندیانا – $29,890

سرقت شرقی شیکاگو در 15 ژانویه 1934 به ویژه قابل توجه است. در همین دزدی بود که دیلینگر به یک افسر پلیس تیراندازی کرد و بدین ترتیب قتل را به لیست اتهامات خود اضافه کرد.

زمان زندان

کمی پس از شرق شیکاگو سرقت، آتش سوزی در هتل محل اقامت دیلینگر و دوستانش در توسان، آریزونا رخ داد. پلیس دوباره دیلینجر را پیدا کرد و دستگیر کرد. در این دور جایی برای خطا نگذاشتند، پلیس او را به دقت ایمن کرد و با هواپیما به ایندیانا فرستاد، جایی که می‌توانست به خاطر قتل محاکمه شود (او فقط در دزدی در آریزونا مقصر بود). او به شهرداری شیکاگو رسیدفرودگاه در 23 ژانویه 1934، جایی که انبوهی از خبرنگاران مشتاق انتشار خبر دستگیری جنایتکار بدنام از او استقبال کردند. در این برهه از زمان، دیلینجر به دلیل جنجال رسانه‌ای که پیرامون او وجود داشت، از قبل مورد توجه عمومی قرار گرفت. مقامات دیلینگر را در زندان کراون پوینت، ایندیانا تحت تدابیر امنیتی بالا قرار دادند و با او طوری رفتار کردند که انگار تمام قصدش را دارد که فرار دیگری را امتحان کند. با این حال، با حل شدن اوضاع، گاردهای گشت مسلح در خیابان های اطراف زندان اخراج شدند و نگهبانان داخل سالن سست تر شدند. علیرغم داشتن شش نگهبان مسلح بین سلول خود و دنیای بیرون، ملایمت مقررات زندان به دیلینجر اجازه داد تا ساعت ها در سلول خود و با استفاده از چند تیغ یک اسلحه جعلی را از روی یک تخته لباسشویی قدیمی حک کند. ماکتی از خلقت او در موزه به نمایش گذاشته شده است. دیلینجر از این اسلحه برای فرار استفاده کرد و یکی را گروگان گرفت و او را "به زور" مجبور کرد تا او را به بیرون از زندان برساند. دیلینجر سپس موفق شد ماشینی را از یک کوچه مجاور ربوده و قبل از اینکه زندان بداند چه اتفاقی افتاده است، دیلینجر دوباره با دو گروگان در راه بود. در آن زمان بود که دیلینجر با عبور از مرزهای ایالتی با خودروی دزدیده شده مرتکب اشتباه مرگبار شد و جنایات خود را تحت صلاحیت FBI قرار داد.

فرار در Little Bohemia Lodge

در زمان فرار دیلینجر، جی. ادگار هوور در حال کار بر روی اجرای یک روش معتبرتر بود،FBI را اصلاح کرد و یک استراتژی جدید برای اختصاص "مأموران ویژه" به پرونده ها ایجاد کرد. هوور یک تیم ویژه به رهبری مامور ملوین پورویس، به طور خاص برای ردیابی جان دیلینگر منصوب کرد. دیلینجر که پس از فرار دائماً در حال حرکت بود، در سراسر غرب میانه رانندگی کرد و سعی کرد از اف بی آی دوری کند. در طول راه، دیلینگر با دوست دختر قدیمی خود، بیلی فریشت، همکاری کرد. پس از چندین تماس نزدیک با پلیس و از دست دادن فریچت، دیلینگر در لیتل بوهمیا لج، درست خارج از شهر دورافتاده مرسر، ویسکانسین، اردو زد و با کادری از جنایتکاران، از جمله "بیبی فیس" نلسون، هومر ون متر و تامی مخفی شد. کارول با هشدار ساکنان نگران و صاحبان مسافرخانه، FBI خانه را زیر و رو کرد، اما دوباره، دیلینگر موفق شد از آنجا فرار کند. در این مرحله، دیلینگر به این نتیجه رسید که او به سادگی بیش از حد قابل تشخیص شده است. او که به دنبال پوشش بهتری بود، تصمیم گرفت تحت عمل جراحی پلاستیک بزرگ قرار گیرد. در این زمان بود که او را با نام مستعار "چشمان مار" نامگذاری کردند. این عمل جراحی توانست همه چیز را به جز چشمان فریبنده او تغییر دهد.

مرگ

به دنبال آخرین سرقت از بانک دیلینگر در ساوت بند، ایندیانا، جایی که او دیگری را کشت. پلیس، هوور اقدام بی سابقه ای را انجام داد و یک جایزه 10000 دلاری بر سر دیلینگر گذاشت. حدود یک ماه پس از اعلام این خبر، یکی از دوستان دیلینگر، یک مهاجر غیرقانونی که در فاحشه خانه ای با نام هنری آنا سیج کار می کند،به پلیس خبر داد او این تصور را داشت که اگر به آنها کمک کند، FBI از اخراج او جلوگیری می کند. سیج به مقامات گفت که دیلینجر قصد داشت در یک فیلم در تئاتر Biograph در شیکاگو شرکت کند. ماموران مسلح بیرون سالن تئاتر منتظر علامت آنا (لباس قرمز) بودند. پس از خروج از تئاتر، دیلینگر این چیدمان را حس کرد و به سرعت وارد کوچه ای شد که در آنجا به ضرب گلوله کشته شد. به وضعیت افسانه‌ای او کمک کرد:

  • چندین شاهد ادعا می‌کنند که مردی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته چشم‌های قهوه‌ای داشته است، همانطور که گزارش پزشکی قانونی نیز چنین است. اما چشم‌های دیلینجر به‌طور مشخص خاکستری بود.
  • بدن نشانه‌هایی از بیماری روماتیسمی قلبی داشت که دیلینجر هرگز به آن مبتلا نبود. بدن همچنین ممکن است نشانه‌هایی از یک بیماری دوران کودکی را نشان داده باشد که در پرونده‌های پزشکی اولیه دیلینجر ثبت نشده است.
  • در سال 1963 ستاره ایندیاناپولیس نامه‌ای از فرستنده‌ای دریافت کرد که ادعا می‌کرد جان دیلینجر است. نامه مشابهی نیز به لژ لیتل بوهمیا فرستاده شد.
  • اسلحه ای که سال ها در مقر FBI به نمایش گذاشته شده بود و گفته می شد توسط دیلینگر علیه ماموران FBI در خارج از تئاتر بیوگراف در روز مرگش استفاده می شد، نبود. او و اخیراً ثابت شده است که سالها پس از مرگ او ساخته شده است. اسلحه اصلی چندین سال مفقود بود، اما اخیراً در FBI پیدا شدمجموعه.

آیا جان دیلینگر مرده است یا زنده است؟

بسیاری از جنجال های پیرامون مرگ دیلینجر به شناسایی پس از مرگ جسد او مربوط می شود. برخی معتقدند فردی که در شب 22 ژوئیه 1934 در خارج از تئاتر Biograph در شیکاگو، IL توسط ماموران FBI مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد، جان دیلینجر نبود، بلکه شاید جیمی لارنس جنایتکار کوچک شبیه دیلینگر بود. دیلینجر در واقع مدتی بود که از نام مستعار جیمی لارنس در شیکاگو استفاده می کرد.

ممکن است دلیل خوبی برای FBI وجود داشته باشد که اشتباه خود را بپوشاند، اگر در واقع جان نبود. دیلینجر که آنها را کشتند. درست چند ماه قبل از مرگش، دیلینگر و گروهش در لژ لیتل بوهمیا در ویسکانسین مستقر شدند، جایی که دور از چشم مقامات پنهان شدند. مسافرخانه داران متوجه شدند که چه کسی را پناه می دهند، اما به آنها قول داده شد که هیچ آسیبی به آنها نخواهد رسید. در همین حال، دیلینجر به آنها اعتماد نکرد و مطمئن شد که یکی از اعضای گروهش آنها را به شهر تعقیب می کند، هر حرکت آنها را تماشا می کند و به تمام تماس ها و مکالمات تلفنی آنها گوش می دهد. با این حال، در یک مورد، خبر به FBI مخابره شد که دیلینجر در لژ لیتل بوهمیا مخفی شده است و مامور اف بی آی ملوین پورویس تیم خود را برای هجوم به لژ و دستگیری دیلینجر جمع کرد. اجرا آن طور که برنامه ریزی شده بود، و در راس کل کار انجام نشدباند دیلینجر که بدون آسیب از لج می گریزد، پورویس و عواملش موفق شدند چندین نفر از تماشاگران بی گناه را بکشند و یکی از اعضای تیم خود را در یک تبادل اسلحه از دست دادند. این حادثه تقریباً عنوان مدیر اف‌بی‌آی هوور را از دست داد و این حادثه باعث شرمساری کل دفتر شد و توانایی آنها در حفظ نظم را مورد تردید قرار داد. خجالت دوم از آن ماهیت در طول دستگیری دیلینگر دیگر ممکن است دلیلی برای اخراج بسیاری از مقامات ارشد FBI باشد و شاید حتی عواقب شدیدتری برای اداره داشته باشد. مرگ دیلینجر آنا سیج، خبرچینی که به پورویس اطلاع داد که دیلینجر در آن شب کجا خواهد بود، در ازای اطلاعات او، تابعیت ایالات متحده دریافت کرد. با این حال، هنگامی که گرد و غبار در نهایت فرونشست، او در نهایت اخراج شد. بحث دیگر این بود که شخصی که در آن شب کشته شد، حتی اسلحه به همراه داشت. ماموران اف بی آی ادعا کردند که دیده اند دیلینگر قبل از اینکه به سمت کوچه کناری بدود دست به سلاح می برد. اف‌بی‌آی حتی اسلحه‌ای را که ظاهراً در شب کشته شدن دیلینگر روی بدن او بود، در مقر خود به نمایش گذاشت. با این حال، معلوم شد که تپانچه نیمه اتوماتیک کولت کوچکی که در اف بی آی به نمایش گذاشته شده بود، تنها پس از مرگ دیلینجر ساخته شد و این امر باعث می شود که تپانچه ای که گفته می شود او بوده باشد، غیرممکن است.

John Williams

جان ویلیامز یک هنرمند، نویسنده و مربی هنر باتجربه است. او مدرک لیسانس خود را در رشته هنرهای زیبا از موسسه پرات در شهر نیویورک گرفت و بعداً مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته هنرهای زیبا در دانشگاه ییل ادامه داد. برای بیش از یک دهه، او هنر را به دانش آموزان در هر سنی در محیط های آموزشی مختلف آموزش داده است. ویلیامز آثار هنری خود را در گالری های سراسر ایالات متحده به نمایش گذاشته است و چندین جایزه و جوایز برای کارهای خلاقانه خود دریافت کرده است. ویلیامز علاوه بر فعالیت‌های هنری‌اش، درباره موضوعات مرتبط با هنر نیز می‌نویسد و کارگاه‌هایی درباره تاریخ و تئوری هنر تدریس می‌کند. او مشتاق تشویق دیگران به ابراز وجود از طریق هنر است و معتقد است که همه ظرفیت خلاقیت را دارند.