دزدی دریایی در اواسط تا اواخر قرن هفدهم اغلب به عنوان "عصر طلایی دزدی دریایی" نامیده می شود. این عصر شامل سه طغیان قابل توجه فعالیت دزدان دریایی بود که طی آن دزدی دریایی شکوفا شد و بر دریاها تسلط یافت. سومین طغیان عصر طلایی پس از امضای پیمانهای صلح توسط کشورهای اروپایی رخ داد که به جنگهای جانشینی اسپانیا پایان داد. این صلح هزاران ملوان و خصوصی را بیکار کرد و چرخش آنها را به دزدی دریایی تسهیل کرد. یکی از برجسته ترین و بدنام ترین دزدان دریایی ثبت شده از مرحله سوم دوران طلایی دزدی دریایی بود. نام رایج او ادوارد تچ (یا کچ) بود. با این حال، بیشتر او را با نام ریش سیاه می شناسند.
مورخان تخمین می زنند که ادوارد تچ در حدود سال 1680 در بریتانیا به دنیا آمد. زندگی اولیه او تا حد زیادی ناشناخته است زیرا نام تولد او در اسناد تاریخی پنهان مانده است. دزدان دریایی و قانون شکنان تمایل داشتند تحت نام های جعلی فعالیت کنند تا از خانواده های خود در برابر شهرت لکه دار محافظت کنند. ادوارد تچ دوباره در سال 1702 به عنوان یک سرباز خصوصی بریتانیایی از جامائیکا در طول جنگ ملکه آن ظاهر می شود. خصوصی سازی اساساً دزدی دریایی قانونی بود. خصوصیها از بریتانیا اجازه داشتند کشتیهای فرانسوی و اسپانیایی را ببرند و درصدی از چیزهایی را که پیدا کردند نگه دارند. هنگامی که جنگ در سال 1713 به پایان رسید، تچ خود را بیکار دید و به خدمه دزدان دریایی بنجامین هورنیگلد در نیو پراویدنس پیوست و کار بدنام خود را آغاز کرد.
New Providence aمستعمره انحصاری، به این معنی که مستقیماً تحت کنترل پادشاه نبود و به دزدان دریایی این امکان را می داد که بدون توجه به قانون از رام و زنان در میخانه های کنار آب آن لذت ببرند. آنها نیز مانند دزدان دریایی دیگر از روال مهاجرت پیروی می کردند. در بهار با شیبهای مانورپذیر خود به سمت شمال میرفتند و کشتیهای تجاری مملو از کاکائو، چوب پنبه، شکر و رم را در امتداد کیپهای دلاور یا چساپیک پایینتر مورد آزار و اذیت قرار میدادند. در پاییز، آنها به سمت جنوب به جزایر بازگشتند. Hornigold و Teach در اکتبر 1717 در نزدیکی دماغه های دلاور دیده شدند. ماه بعد آنها یک کشتی را در نزدیکی سنت وینسنت در دریای کارائیب تصرف کردند. پس از نبرد، تچ کشتی را تصاحب کرد و نام او را The Queen Anne's Revenge تغییر داد. او به کشتی پرچم Teach برای ناوگان دزدان دریایی بدنام او تبدیل شد و او به موفقیت بزرگی دست یافت و حدود 25 جایزه گرفت.
همچنین ببینید: جودی آریاس - قتل تراویس الکساندر - اطلاعات جناییدر سال 1718، تیچ عملیات خود را به چارلستون منتقل کرد و اقدام به محاصره بندر آن کرد. او هر کشتی را که به آنجا می رسید وحشت زده و غارت می کرد. وقتی از احتمال عفو و امکان اجتناب از چنگال مردان جنگی بریتانیایی که برای رفع مشکل دزدان دریایی بریتانیا فرستاده شده بودند، تیچ ناوگان دزدان دریایی خود را به سمت کارولینای شمالی حرکت داد. در آنجا خشم آلکساندر اسپاتسوود فرماندار پنسیلوانیا را برانگیخت، او بیرحمانه یکی از سرپرستان سابق تچ را بازجویی کرد و اطلاعات حیاتی محل اختفای تچ را به دست آورد. فرماندار ستوان را فرستادمینارد با چندین کشتی ضعیف مسلح برای تصرف Teach، منجر به نبردی شد که منجر به مرگ او شد. سردرگمی زیادی پیرامون روایتهای آخرین نبرد در Ocracoke وجود داشت، اما روایت خود مینارد نشان میدهد که برای کشتن بلکریش 5 گلوله و 20 بریدگی لازم بوده است. مینارد ادعا میکند که ریش سیاه «در اولین سلام ما، او لعنتی را به من و مردانم نوشید، که تولههای ترسو را خفه میکرد و گفت، نه میدهد و نه ربع میگیرد».
ریش سیاه، گفته می شد که فقط با نگاه کردن به حریفان خود را می ترساند. برای افزودن به فتنه و ترس، شایعه شده بود که ریش سیاه فتیله هایی با باروت به ریش خود بافته و هنگامی که به جنگ می رفت آنها را روشن می کرد. توصیف این نگاه «دیو از جهنم» تا حدی توسط گزارشهای شاهدان عینی آن زمان تأیید میشود، و از هر چیزی که هالیوود میتوانست اختراع کند، پیشی میگیرد: «...قهرمان ما، کاپیتان تچ، ریش سیاه را از آن تعداد زیاد مو دریافت کرد. که مانند یک شهاب مهیب تمام صورتش را پوشانده بود... این ریش سیاه بود که از بلندی عجیبی رنج میبرد... او عادت داشت آن را با روبانهایی در دمهای کوچک بپیچاند و به دور گوشهایش بچرخاند: در زمان. او یک اسلینگ را روی شانههایش با سه تپانچه که در غلافهایی مانند باندلی آویزان بود، پوشید. و کبریت های روشن را زیر کلاهش چسباند، که در هر طرف صورتش ظاهر می شود، چشمانش به طور طبیعی خشن به نظر می رسند ووحشی، او را کاملاً چنان چهره ای ساخت که تخیل نمی تواند ایده ای از خشم، از جهنم، ایجاد کند تا ترسناک تر به نظر برسد. این همراه با کشتی پرچمدار او که به خوبی مسلح شده بود، ترس را در دل هر مردی ایجاد می کرد. با این حال، بسیاری از روایت ها این تصویر معروف از یک دزد دریایی تشنه به خون را پیچیده می کنند. در یک روایت، تچ هیئتی از زندانیان خود را در انتقام ملکه آن به کابین خود فراخواند. او با آرامش توضیح داد که آنها را از کشتی پیاده کردند تا دزدان دریایی بتوانند یک "شورای عمومی" برای تصمیم گیری در مورد حرکت بعدی خود تشکیل دهند.
این نوع رفتار، علاوه بر برانگیختن احساس ترس و وحشت در میان خدمه کشتی هایی که با آنها مواجه شد، در آن سوی اقیانوس اطلس خطرناک تلقی می شد. لیندلی باتلر می گوید: «نه تنها دزدان دریایی اموال را تصاحب می کردند. «آنها توهین به ساختار اجتماعی سلسله مراتبی و طبقاتی در بریتانیا بودند. من فکر میکنم که آنها را به همان اندازه که تصاحب داراییها در انگلیس میسوزاند، سوزاند. دزدان دریایی ناخدا، فرمانده و دیگر افسران کشتی خود را انتخاب کردند. "مشاوره های عمومی" را در مورد برنامه سفر و استراتژی انجام داد که در آن همه اعضای خدمه رای دادند و تقسیم عادلانه جوایز را انجام دادند. این کد دزدان دریایی در مقالاتی نوشته شده بود که هر یک از خدمه هنگام پیوستن به شرکت امضا می کردند. علاوه بر این، برخی از کشتی های دزدان دریایی، شاید از جمله Teach's، شامل مردان سیاه پوست به عنوان اعضای شرکت می شدند. کشتی های دزدان دریایی، بر خلاف نیروی دریایی سلطنتی، یا هر چیز دیگریدولت در قرن هفدهم مانند دموکراسی ها عمل می کرد. این انحراف نظم اجتماعی سفت و سخت طبقاتی بریتانیا در آن زمان، تسلط دزدی دریایی را به یک تهدید خطرناک تبدیل کرد.
همچنین ببینید: هیو گرانت - اطلاعات جناییاگرچه میراث Blackbeard در ادبیات و بازتولید فیلم از افسانه او به عنوان یک دزد دریایی تشنه به خون آمده است، بسیاری از روایت های تاریخی این دیدگاه را پیچیده می کند. در واقع، ادوارد تچ در نقش ریش سیاه فردی پیچیده و عمیق بود.